• 1404/08/11 - 12:25
  • - تعداد بازدید : 13
  • - تعداد بازدیدکننده : 13
نخستین داستان‌نویس لرستانی ۶۰ سال پیش صاحب میلیون‌ها تومان شد و در فقر در گذشت

على میردریکوندی پدیده داستان نویسی ایران

دهقان زاده فقیر لرستانی حوالی جنگ جهانی دوم، پیشخدمت افسران انگلیسی در ایران بود و باهوش سرشار خود خواندن و نوشتن انگلیسی را به خوبی فرا گرفت و دو کتاب به انگلیسی نوشت: یکی به نام "برای گونگادین بهشت نیست"(No Heaven for GungaDin) و دیگری داستان مفصلی با عنوان نورافکن (Irradiant) که دست نویس ونسخه تایپی آن در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری می شود.

 

نخستین داستان‌نویس لرستانی ۶۰ سال پیش صاحب میلیون‌ها تومان شد و در فقر در گذشت.  على میردریکوندی، را باید پدیده داستان نویسی ایران نامید. کارگری ساده که به خاطر نبوغ خارق العاده‌اش داستانی شگفت‌انگیز را به رشته تحریر آورد و حتی برای دریافت نوبل ادبی به آکادمی نوبل معرفی شد! دهقان‌زاده فقیر لرستانی حوالی جنگ جهانی دوم، پیشخدمت افسران انگلیسی در ایران بود و باهوش سرشار خود خواندن و نوشتن انگلیسی را به خوبی فرا گرفت و دو کتاب به انگلیسی نوشت: یکی به نام "برای گونگادین بهشت نیست"(No Heaven for GungaDin) و دیگری داستان مفصلی با عنوان نورافکن (Irradiant) که دست‌نویس ونسخه تایپی آن در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری می‌شود. ایران‌شناسان معروفی چون زینر، کراین بروک و به ویژه دیوید بیوار به بررسی جایگاه ادبی میردریکوندی پرداخته‌اند.

کتاب "برای گونگادین بهشت نیست" نخستین بار با ترجمه غلامحسین صالح یار به جامعه ادبی ایران معرفی شد و در انگلستان و آمریکا در سال 1965 به عنوان پرفروش ترین کتاب سال شناخته شد. جالب آن که تا مدت‌ها بسیاری در حقیقت او شک کردند و آن را ساخته ذهن جان همینگ افسر انگلیسی می‌دانستند. اگر چه بعدها این شائبه رفع شد اما هنوز زندگی میردریکوند آمیخته با ابهامات بسیار است. به تازگی سید غلامرضا نعمت‌پور مستندساز خرم‌آبادی در قالب مستند "برای گونگادین بهشت نیست" جنبه‌های نادیده‌ای از زندگی این نویسنده‌ی مهجور و گمنام را به تصویر کشیده که در جشنواره‌های مختلف داخل و خارج کشور به نمایش درآمده و جوایز معتبری نیز کسب کرده است.

بخشی از مقدمه کتاب:مانند ژانرال دوگل بی او رقیب و تنها بود، به عنوان یک به و مرد عنوان یک نویسنده. باید مقایسه را همین جا پایان او.داد علی میردریکوندی نام داشت، ولی ترجیح داد می گونگادین خوانده شود. دهقانی از بود سرزمین های وحشی لرستان در جنوب غربی ایران در و هیچ قاموسی نمی را او شد باسواد نامید. وقتی در من سفارت انگلیس در تهران کار میکردم به او عنوان خانه شاگرد به منزلم آمده شش هفته پهلویم و بود سپس ناپدید .شد این تمام آشنایی او با من بود. خارق العادهترین شخصیتی که تاکنون در همه عمرم ملاقات ام، کرده یعنی مصنف همین کتاب . بنظر میرسید که حتی کثافت به را خاطر آن خود دوست داشت در. عین سادگی بی و تکلفی صاحب طبعی جو ستیزه بود. را شما میخنداند اما وانمود می کرد نمی داند برای چه شما میخندید و انسان ناگزیر از خود میپرسید در او آیا همان حال، ته دلش بمن نمیخندد؟

چون دهقانی بی بود چیز حق نداشت سواد داشته باشد، معذلک پیش خود نوشتن فارسی یاد را گرفته . بود چگونه و کجا، من نمی و دانم پس از ورود نیروهای انگلیسی و امریکایی به ایران در دوران جنگ، با همین شیوه پیش خود انگلیسی نیز را آموخت از. روی کتاب فرهنگ لغت، راه از گوش کردن به مکالمه سربازان راه از و خواندن انجیل « - سن ماتیو، که پیشنماز مسیحی او به بود داده . نتیجه این خودآموزی نثر انگلیسی این کتاب است به که. صورتی قابل توجه تشویقآمیز در و عین حال تأثرانگیز است. بنظر من وقتی او عبارتی را غلط مینوشته خود متوجه میشده، اما عقیده داشته همانطور که خودش فکر می اگر کند بنویسد بهتر است چه و. کسی میتواند مدعی « که شود زیبائی نامحدود و لایتناهی به » مراتب بهتر از زیبائی محدود و تعریف شده نیست یا و یک سرازیری مطلق بی و انتها به مراتب گویاتر از یک سراشیب ریز خاک محسوب نمی .شود 

  • گروه خبری : اخبار
  • کد خبر : 5850
کلمات کلیدی

فایل‌ها

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید